بی خبر از بهر دنیا
در طلب آب و دانه
راز نهان سازد افشا
مرغک بی پروا
ناگهان افتد او از پا
ز جفای چرخ افسونگر
عمر گرامی را تو بدان این بودش پایان
دیده ی خود بگشا پس از این قدر جوانی دان
( غزل ) هر مرغ بهر دانه به دامی شود اسیر
( غزل ) من ، من مرغ عاشقم به دام تو بی دانه آمده ام
عمر گرامی را تو بدان این بودش پایان
دیده ی خود بگشا پس از این قدر جوانی دان
عمر گرامی را تو بدان این بودش پایان
دیده ی خود بگشا پس از این قدر جوانی دان
برای دانلود به لینک تلگرام زیر مراجعه فرمایید