می گذری خرامان از غم دل چه دانی
من به خیال وصلت ناله کنم شبانگاه
تا تو امید جانم کی ز غمم رهایی
دل خون شده را به وفا غرق صفا کن
بنشین به برم پس از این ترک جفا کن
ز چه ام دل خود بگسستی
ناگهان دیدم آن دیو طلای خزان
داد من گرید از دست تو و بی امان
تار مویی از او بهر من آور بشان
برای دانلود به لینک تلگرام زیر مراجعه فرمایید